بادیهنشینان عصر ذوالقرنین (قرآن)عدهای در عصر ذوالقرنین بادیهنشین بودند که حتی خانه و سرپناهی برای حفاظت خود و خانواده نداشتند. ۱ - ذوالقرنین و بادیهنشینها«... قلنا یـذا القرنین... • حتی اذا بلغ مطـلع الشمس وجدها تطـلع علی قوم لم نجعل لهم من دونها سترا» «ما گفتیم ای ذو القرنین! آیا میخواهی مجازات کنی و یا پاداش نیکوئی را درباره آنها انتخاب نمائی؟ گـفـت امـا کـسـانـی کـه ستم کـردهانـد آنـها را مجازات خواهیم کرد سپس، به سوی پروردگارشان باز میگردند و خدا آنها را مجازات شدیدی خواهد نمود. و امـا کـسـی کـه ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد پاداش نیکو خواهد داشت، و ما دستور آسانی به او خواهیم داد. سپس (بار دیگر) از اسبابی که در اختیار داشت بهره گرفت. تـا بـه خـاسـتگاه خورشید رسید (در آنجا) مشاهده کرد که خورشید بر جمعیتی طلوع میکند که جز آفتاب برای آنها پوششی قرار نداده بودیم. ضمیر «دونها» به «الشمس» باز میگردد و مفاد جمله «لم نجعل...» این است که مردم آن سرزمین، جز خورشید، پوششی نداشتند. لذا از آنان به بادیه نشینی تعبیر گردید. ۱.۱ - تفسیر آیه(بـه ذو القـرنـیـن گـفتیم: آیا میخواهی آنها را مجازات کنی و یا طریقه نیکوئی را در میان آنها انتخاب نمائی (قلنا یا ذا القرنین اما ان تعذب و اما ان تتخذ فیهم حسنا) بـعـضـی از مـفـسران از تعبیر (قلنا) (ما به ذو القرنین گفتیم) میخواهند نبوت او را استفاده کنند، ولی این احتمال نیز وجود دارد که منظور از این جمله الهام قلبی باشد که در مورد غیر پیامبران نیز وجود داشته اما نمیتوان انکار کرد که این تعبیر بیشتر نبوت را در نظر انسان مجسم میکند. ذو القـرنـیـن (گـفـت امـا کـسـانـی کـه ستم کـردهانـد آنـهـا را مجازات خـواهـیـم کـرد) (قال اما من ظلم فسوف نعذبه). (سـپس به سوی پروردگارش باز میگردد و خداوند او را عذاب شدیدی خواهد نمود) (ثم یرد الی ربه فیعذبه عذابا نکرا). این ظالمان و ستمگران هم مجازات این دنیا را میچشند و هم عذاب آخرت را. (و اما کسی که ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، پاداش نیکو خواهد داشت) (و اما من آمن و عمل صالحا فله جزاء الحسنی). (و ما فرمان آسانی به او خواهیم داد) (و سنقول له من امرنا یسرا). ۱.۲ - عقوبت نافرمانیهـم بـا گـفـتـار نـیـک بـا او بـرخـورد خواهیم کرد، و هم تکالیف سخت و سنگین بر دوش او نخواهیم گذارد، و خراج و مالیات سنگین نیز از او نخواهیم گرفت. گـویـا هـدف ذو القـرنـین از این بیان اشاره به این است که مردم در برابر دعوت من به توحید و ایـمان و مبارزه با ظلم و شرک و فساد، به دو گروه تقسیم خواهند شد: کسانی کـه تـسـلیـم ایـن برنامه سازنده الهی شوند مطمئنا پاداش نیک خواهند داشت، و در امنیت و آسودگی خاطر زندگی خواهند کرد. امـا آنـهـا کـه در برابر این دعوت موضعگیری خصمانه داشته باشند و به شرک و ظلم و فساد ادامه دهند مجازات خواهند شد. ضمنا از مقابله (من ظلم) با (من آمن و عمل صالحا) معلوم میشود که ظلم در اینجا به معنی شرک و عمل ناصالح است که از میوههای تلخ درخت شوم شرک میباشد. ۱.۳ - سفر به شرق ذوالقرنین(ذو القرنین) سفر خود را به غرب پایان داد سپس عزم شرق کرد آنگونه کـه قرآن مـی گـویـد: (بـعـد از آن از اسـبـاب و وسائلی که در اختیار داشت مجددا بهره گرفت) (ثم اتبع سببا). (و هـمـچـنـان بـه راه خـود ادامـه داد تـا بـه خاستگاه خورشید رسید) (حتی اذا بلغ مطلع الشمس). (در آنـجـا مـشـاهـده کـرد کـه خـورشـید بر جمعیتی طلوع میکند که جز آفتاب برای آنها پـوشـشـی قـرار نـداده بـودیـم) (وجـدهـا تـطـلع عـلی قـوم لم نجعل لهم من دونها سترا). ایـن جـمـعـیـت در مـرحـلهای بـسـیـار پـائیـن از زنـدگی انسانی بودند، تا آنجا که برهنه زنـدگـی مـی کـردنـد، و یا پوشش بسیار کمی که بدن آنها را از آفتاب نمیپوشانید، داشتند. بـعـضـی از مفسران این احتمال را نیز بعید ندانستهاند که آنها خانه و مسکنی نداشتند تا آنها را از تابش آفتاب بپوشاند. احـتمال دیگری که در تفسیر این جمله گفتهاند این است که سرزمین آنها یک بیابان فاقد کـوه و درخـت و پـنـاهـگـاه بـود، و چـیـزی کـه آنها را از آفتاب بپوشاند و سایه دهد در آن بیابان وجود نداشت. در عین حال تفسیرهای فوق منافاتی با هم ندارند. ۲ - ناآگاهی اعراب از خانهسازیحتی اذا بلغ مطـلع الشمس وجدها تطـلع علی قوم لم نجعل لهم من دونها سترا. در تفسیر عیاشی از ابی بصیر از ابی جعفر (علیهمالسلام) روایت کرده که در ذیل این کلام خدای عزّوجلّ: (لم نجعل لهم من دونها سترا (فرمود: چون هنوز خانه ساختن را یاد نگرفته بودند.(از امام باقر: علیهالسّلام ذیل کلام «لم نجعل لهم من دونها سترا» روایت شده: آن قوم، صنعت خانهسازی را نمیدانستند. ). و در تفسیر قمی در ذیل همین آیه نقل کرده که امام فرمود: چون هنوز لباس دوختن را نیاموخته بودند. ۳ - پانویس
۴ - منبعمرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۶، ص۶۰، برگرفته از مقاله «بادیهنشینان عصر ذوالقرنین». |